اعتقاد مسلمانان در مورد حضرت عیسی و سرگذشت آن حضرت با اعتقاد مسیحیان چه تفاوتی دارد و آنها چه میگویند؟
مسلمانها مسیح را پیامبری از پیامبران الهی میدانند. پیامبری که خود دارای شریعت و کتاب بوده است ولادتش که نشان از پیامبری وی داشته، از مادر ارجمندی به نام مریم صورت پذیرفته است. تولد خارق العادهاش، سبب نشده که وی بندگی خدا را انکار نماید. یا مردم را به پرستش غیر خدا دعوت کند. درباره ی سرانجام زندگی مسیح، قرآن سخن کسانی را که مدعی قتل وی شدهاند، ناشی از اشتباه آنها میداند. و عقیده دارد که خداوند مسیح را به سوی آسمان بالا برده است.
اما نظر مسیحیت درباره ی عیسی که تحت عنوان «مسیحشناسی» آمده، با نظر اسلام متفاوت است، آنها در قالب «تثلیث» عیسی را به عنوان خدا، در کنار دو خدای پدر و روح القدس قرار دادهاند. و در قالب «الوهیت» معتقدند که خدا، در موجود عیسی تجسم یافته است. و درباره ی سرانجام عیسی گفتهاند مسیح متحمل مرگ جانکاه بر صلیب شد تا پیروانش را به رستگاری برساند. با توجه به این موارد اساسی اختلاف دیدگاه به توضیح و نقد هر یک میپردازیم.
عیسی: خدایی در میان خدایان
«تثلیث» به این معناست که خدا هر چند از حیث تعداد، یکی است، ولی در سه شخصیت و ذات یعنی خدای پدر، خدای پسر و روح القدس، تجلی و ظهور یافته است.
نقد نظریه ی تثلیث
تثلیث نه با عقل سازگار است و نه با اصول شرایع آسمانی. عقل ستیزی تثلیث از این روست که یک چیز محال است در عین حال که یکی است، سه چیز باشد. و دین ستیزی آن به دلیل مخالفت با اساس دعوت شریعتهای آسمانی است. اگر سه ذات که هر یک دارای شخصیت و صفات مستقل هستند داشته باشیم، سه اله داریم. و چند خدایی با روح دعوت همه ادیان به یک خدا، ناسازگار است، عدم پذیرش تثلیث از سوی عقل و دین، موجب شده که انسانهای الهی درباره ی آن دچار سرگردانی شوند. و دین مسیح، جاذبه ی خود را برای کسانی که تمایل قلبی نسبت به آن دارند، از دست بدهد.
عقیده ی به تثلیث در میان مسیحیان اولیه جایی نداشته و بعدها از ناحیه ی پولس وارد مسیحیت شده است. بعدها شورای اسقفهای اعظم کلیسا که در سال 325 میلادی در شهر نیکائیه منعقد شد، آن را به عنوان جزئی از ایمان مسیحی قرار داد.
خداوند در آیاتی از قرآن تثلیث را ناشی از مبالغه ی در دین دانسته. و قائلین به آن را کافر میداند.
عیسی: تجسم خدای آسمان
الوهیت به این معناست که مسیح را تجلی بخش ذات خداوند بدانیم. تجسد خدا در عیسی، به عنوان یک عقیده ی محوری در مسیحیت شناخته شده است. در انجیل یوحنا آمده: و کلمه جسم گردید و میان ما ساکن شد.
نقد الوهیت
الوهیت نه با معیارهای عقل سازگار است و نه با آموزههای شرایع آسمانی. از نظر عقل، محال است که خدای نامحدود، در قالب جسم محدود، بتواند حلول کند. از نظر آموزههای دینی نیز، تمام دینهای آسمانی، دعوت به خدایی یگانه که از هر جهت نامحدود است، نمودهاند. مسیح نیز به عنوان یکی از پیامبران الهی، هیچگاه ادعای الوهیت نداشته است. این پولس رسول است که اولین بار برای مسیح جنبه ی الوهیت قائل میشود.
قرآن مقام الوهیت را از مسیح به شدت نفی کرده و معتقدین به آن را کافر میداند.
عیسی: مصلوب جاوید
مسیحیت معتقد است آدم با خوردن از میوه ی درختی که از آن منع شده بود، مرتکب گناهی شد که خود و همه ی فرزندانش مستوجب عقاب شدند. نادیده گرفتن چنین خطایی، با عدل خداوند نمیساخت. و عقاب با رحمت الهی ناسازگار بود. این بود که پسر خود عیسی را به زمین فرستاد تا با تحمل رنج جانکاه مرگ بر صلیب، همه ی ابنای بشر را از گناه برهاند. و به این ترتیب عدالت خواهی خدا درباره ی مجازات شخص گناهکار، ارضاء شد. این بود که پولس رسول نوشت: و چنانکه در آدم همه میمیرند، در مسیح، همه زنده خواهند شد.
نقد نظریه تصلیب
نظریه ی به صلیب کشیده شدن مسیح، اگر چه از نظر عقل، امری محتمل است. ولی نتایجی که مسیحیت از آن به دست میآورد، از جمله آمرزش گناه ذاتی انسان، با روح آموزههای ادیان آسمانی منافات دارد. چرا که رسوخ گناه در ذات انسان، وی را از پذیرش تکالیف الهی انبیاء بازداشته و لذا بعثت انبیاء برای هدایت بشر، امری عبث خواهد بود. از آن گذشته با توجه به غنای ذاتی خداوند و رحمت و لطف بیانتهایش که همه ادیان، از جمله مسیحیت آن را پذیرفتهاند، چه لزومی دارد که خداوند برای بخشش انسان از وی فدیه بگیرد؟ آیا اعتقاد به فدیه، نوعی نگاه تاجر پیشگی به احتمال خداوند نمیباشد؟
این پولس رسول است که برای اولین بار اعتقاد به مصلوب شدن عیسی به خاطر آزادی و رستگاری انسان، را وارد مسیحیت میسازد.
به نظر میرسد برنده اصلی اعتقاد به مصلوب شدن مسیح، یهود باشد. این یهود بود که توطئه قتل عیسی به دست پیلاطس، حاکم روم را فراهم آورد. و چیزی که میتوانست مایه ی خشم مسیحیت بر علیه یهود شود، با چنین اعتقادی، تبدیل به زمینه چینی یک رسالت الهی از طرف یهود را فراهم آورد. از اینها گذشته افسانه مصلوب شدن عیسی، ناشی از اشتباهی بود که در شناسایی مسیح رخ داد و فرد دیگری به جای وی به صلیب کشیده شد، و خداوند عیسی را با جسم و روحش به آسمان برد.
نگاهی دیگر
تفاوت نگاه مسیحیت با آنچه اسلام درباره ی عیسی میگوید، ناشی از نوع قضاوت درباره ی زندگی و سرانجام وی است. آفرینش خاص عیسی، که بدون دخالت پدری بوده است، این توهم را ایجاد نمود که وی بشر نبوده است. لذا شایسته است که وی را در کنار خدا و روح القدس که واسطه فیض الهی به پسر بوده است، قرار دهیم. و میتوان درباره ی وی سخن بالاتری گفته و در مقام الوهیت، وی را خدای تجسد یافته در میان بشر قرار دهیم. به این ترتیب یک نزدیکی کامل میان خدا و بشر به وجود میآید. سرانجام مسیح نیز همچون زندگیش، شاهکاری جاودانه است. شاهکاری که در آن، عیسی خود را به خاطر نجات بشریت قربانی میکند و همه را رستگاری و نجات میبخشد. اسلام چنین اعتقاداتی را ساخته و پرداخته ذهن بشر میداند، سخن حق همان چیزی که در آیات قرآن راجع به شخصیت عیسی گفته شده است. سخنانی که وی را از افسانه و اسطوره بود. رهایی بخشیده و در قلب و روح همه مؤمنان جای میدهد. چنانکه در صدر اسلام، نجاشی (پادشاه حبشه) با شنیدن آیاتی از سوره ی مریم، از زبان جعفر بن ابیطالب، در تصدیق آن گفت: در گفتار پیامبر اینها و آنچه که عیسی آورده است، از یک منبع نور سرچشمه میگیرند.
همانا مسیح پسر مریم فرستاده خداست
نساء/171.
منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com
بازدید دیروز: 374
کل بازدید :375675
این وبلاگ بر آن است تا در فضایی آرام ، عقلانی و منطقی به مناظره و گفتگو با برادران و خواهران مسیحی جویای حق و حقیقت بپردازد.
تاریخ مسیحیت [176]
پاسخ به سؤالات شما در مورد اسلام [137]
جنگ های صلیبی [129]
مصنف واقعى اسفار پنجگانه [116]
مسجد و کلیسا [189]
راه مسیح [122]
گفتمانهای مسلمانان و مسیحیان [426]
اخبار مسجد و کلیسا [182]
پاسخ به سؤالات شما در مورد مسیحیت [283]
رهیافتگان [246]
مسیحیت و اسلام [263]
واتیکان دنیای اسلام و غرب [196]
گفتگوهای من و مسیحیان [345]
مسجد و کلیسا(بلاگفا) [267]
[آرشیو(15)]
پاسخ به سؤالات شما در مورد اسلام
اخبار مسجد و کلیسا
رهیافتگان
در کلیسا به دلبری ترسا
واتیکان دنیای اسلام و:غرب
جنگ های صلیبی
یادداشت ها و مقالات مرتبط
تاریخ مسیحیت
آشنایی با ادیان بزرگ/مسیحیت
بهار 1387
زمستان 1386